"استاد عشق" اثری است که "ایرج حسابی" فرزند پروفسور "سید محمود حسابی" آن را به رشته ی تحریر درآورده است و در آن "نگاهی به زندگی و تلاش های پروفسور حسابی پدر علم فیزیک و مهندسی نوین ایران" داشته است. این اثر که در واقع خاطرات این شخصیت بزرگ ایرانی در عرصه ی علم و زندگی را در برمی گیرد به همت فرزند او گردآوری و تدوین شده و از همان نخستین باری که منتشر شد، توانست مخاطبین زیادی را به خود جلب کند. استقبال مخاطبان از این اثر به نحوی بود که پس از گذشت یک دهه از انتشار "استاد عشق" بیش از هفتاد بار مورد تجدید چاپ قرار گرفت.
"استاد عشق" که در هجده بخش تدوین و تنظیم شده، با "نگاهی به زندگی و تلاش های پروفسور حسابی پدر علم فیزیک و مهندسی نوین ایران"، موقعیتی را فراهم ساخته تا به عنوان یک ایرانی، بیشتر با این چهره ی مطرح علمی کشور آشنا شویم و از پروفسور حسابی، چیزی بیشتر از یک نام و عنوان بر سر در مراکز علمی کشور بدانیم. در این اثر به جنبه های مختلفی از زندگی پروفسور حسابی پرداخته شده که شجره نامه ی خانوادگی، دوران کودکی ، تحصیلات، سرگذشت وی در دیار غربت، مدرسه ی روحانیون، دیدار با اینشتین، تاسیس دانشگاه تهران، مشاغل و خدمت های ایشان به جامعه ی علمی، آثار به جا مانده از پروفسور حسابی و همچنین دانستنی های قابل توجهی را از جانب یکی از نزدیک ترین افراد به استاد، یعنی فرزندش "ایرج حسابی" در اختیار خوانندگان قرار می دهد. در پایان کتاب هم تصاویر جالبی ارائه شده که خوانندگان را بیشتر از این کتاب محظوظ خواهد کرد.
زبان برنامه نویسی جاوا چیست ؟
زبان برنامه نویسی جاوا (Java) چیست؟ جاوا JAVA، یک زبان برنامه نویسی است که با ویژگی شی گرا بودن، ارائه شده است. جاوا یک زبان برنامه نویسی رایگان است که به یک زبان فراگیر تبدیل شده است و توجه سازمان ها و شرکت های بزرگ را به خود جلب نموده است. گستردگی زبان برنامه نویسی جاوا، به حدی است که از برنامه های کاربردی و وب سایت ها تا تلفن های همراه و کنسول های بازی، در هر کدام، رد پای جاوا وجود دارد.
اهداف زبان برنامه نویسی جاوا (Java)
ابداع گر زبان جاوا، جیمز گاسلینگ است. او سعی نمود تا زبانی جدید ابداع کند تا بتواند جایگزین زبان برنامه نویسی ++C، شود و امکانات بیشتری نسبت به آن داشته باشد. از جمله اهداف ابداع زبان برنامه نویسی جاوا (Java)، عبارتند از:
- سادگی و قابل فهم بودن
- داشتن قابلیت انتقال (پرتابل)
- شی گرا بودن
- کارایی و عملکرد قدرتمند
- خطای کم
----------------------------------------------------------------------------------------------------------
کاربرد های زبان برنامه نویسی جاوا (Java)
با استفاده از جاوا میتوان برنامه های رومیزی (Desktop)، برنامه های تحت وب (WEB)، برنامه های کاربردی (Enterprise) و برنامه های دیگر سیستم ها مانند تلفن همراه را نوشت. به گفته ی شرکت سازنده ی زبان برنامه نویسی جاوا (Java) (سان مایکروسیستمز)، سه میلیارد دستگاه، از این زبان برنامه نویسی استفاده می کنند که عبارتند از:
- کنسول های بازی
- سیستم های رباتیک
- برنامه های موبایلی
- کارت های هوشمند
- برنامه های کاربردی، رو میزی و تحت وب
- و …
اجزای زبان برنامه نویسی جاوا (Java)
زبان برنامه نویسی جاوا از دو بخش: رابط های برنامه نویسی کاربردی (API) و ماشین مجازی جاوا (Java Virtual Machine یا به اختصار JVM) تشکیل شده است.
ماشین مجازی جاوا (JVM)
برنامه های نوشته شده با جاوا، توسط ماشینی به نام ماشین مجازی جاوا تفسیر می شود. در واقع این ماشین مجازی، پس از کامپایل کردن برنامه ها، آن ها را به دستوراتی تبدیل می کند که بایت کد نامیده می شوند. هدف از استفاده از ماشین مجازی جاوا، بهینه سازی حافظه ی سیستم و فراهم نمودن محیطی برای اجرای برنامه در سیستم های مختلف است. در واقع می توان به وسیله ی ماشین مجازی جاوا، برنامه های نوشته شده در جاوا را در هر پلتفرمی اجرا نمود.
- (Java SE (Standard Edition
این پلتفرم، شامل کتابخانه های اصلی زبان برنامه نویسی جاوا است. با استفاده از آن می توان برنامه های نوشته شده در جاوا را، توسعه داد. این پلتفرم شامل: کیت توسعه جاوا (JDK)، محیط زمان اجرای جاوا (JRE) و رابط برنامهنویسی کاربردی (API) است.
- (Java EE (Enterprise Edition
این پلتفرم، نسخه ای تجاری است که برای ساخت وب و برنامه های تجاری ارائه شده است. با ابن پلتفرم می توان برنامه هایی ایجاد کرد که با کلاینت های مبتنی بر اینترنت و سرویس های وب، تعامل داشته باشد.
- (Java ME (Micro Edition
این پلتفرم برای توسعه ی تلفن های همراه عرضه شده است.
- Java FX
پلتفرمی پیشرفته، برای واسط گرافیکی کاربر است.
کتاب قدرت ذهن ناخودآگاه نوشتهی ژوزف مورفی، به عنوان یکی از پرفروشترین کتابهای سال به شما میآموزد که عادات فکری و تصاویر ذهنیتان، سرنوشت شما را رقم میزنند؛ چرا که انسان همان چیزی است که در ضمیر ناخودآگاهش میاندیشد.
پیشینهی کشف و مطالعهی قدرت ذهن به قبل از مطالعات فروید، قرن 18، بازمیگردد. در هر ثانیه حدود دو میلیون واحد اطلاعات به سیستم عصبی انسان وارد میشود و ما در حالت هوشیاری، تنها قادر به درک 10 درصد از این بمباران اطلاعاتی هستیم. به محض اینکه توجهمان را به چیزی جلب میکنیم، ذهن آگاه میشود. بعضی از قسمتهای فیزیولوژیکی مانند قلب، ریهها، کلیهها و سیستم ایمنی بدن همیشه ناخودآگاه میماند. البته جای تعجبی وجود ندارد که ذهن ناخودآگاه همیشه مراقب ماست.
قدرت ذهن ناخودآگاه (The Power of Your Subconscious Mind)، میتواند شما را از بیماری نجات دهد و از نو سرزنده و قوی نماید. شما با آموزههای این کتاب یاد میگیرید چگونه از قدرتهای درونیتان استفاده کنید، در زندان ترس را بگشایید و به یک زندگی پا خواهید گذاشت که از آن با عنوان آزادی مطلق انسانها یاد میکنند.
ژوزف مورفی (Joseph Murphy)، در این کتاب که از پرفروشترین کتابهای سال بوده و به 17 زبان زندهی دنیا برگردان شده است، به خوبی از پس مفاهیم ذهن هوشیار و نیمه هوشیار برآمده است. قدرت ذهن ناخودآگاه پس از گذشت سالهای متوالی، هر ساله جزء پرفروشترین کتابهای سال معرفی میشود. سادگی و داستانهای ذکر شده در متن، کتاب را برای عامهی مردم قابل درکتر کرده است. علاوه بر توصیف و تشریح الگوهای کاربردی، کتاب "توانگری حق شماست" نیز به ضمیمه آورده شده است.
در بخشی از کتاب قدرت ذهن ناخودآگاه میخوانیم:
در اینجا تکنیک سادهای آمده است که با استفاده از آن، شما میتوانید در هر زمینهای کمک بگیرید: ذهن و جسمتان را بیحرکت کنید. به جسمتان بگویید که آرام باشد؛ باید از شما اطاعت کند. آن هیچ اراده، قوهی ابتکار یا شعور خودآگاهی ندارد. جسمتان همچون صفحهی حساسی است که افکار و عقاید شما را ثبت میکند. به هیچچیز توجه نکنید؛ به حل مسئلهی خود متمرکز شوید. سعی کنید که با ذهن ناخودآگاهتان، آن را حل نماید. در این فکر باشید که از راه حل بینظیر خود، چقدر خوشحال خواهید شد. اگر این راه حل بینظیر اکنون از آن شما بود، چه حسی داشتید؟ همان را احساس کنید.
اجازه دهید تا ذهنتان درگیر حسی آرامشبخش شود و سپس به خواب رود. وقتی بیدار شدید و [هنوز] به جوابی نرسیده بودید، خود را با کارهای دیگر سرگرم کنید. شاید وقتی شما درگیر کار دیگری باشید، مثل نان توستی که از توستر خارج میشود، پاسخ به ذهنتان خطور کند.
برای آن که ذهن ناخودآگاه شما به کمکتان بیاید راهی ساده، بهترین است. برای مثال، یک بار انگشتر گرانبهایی را گم کردم که میراث اجدادیام بود. همهجا را به دنبالش گشتم ولی نتوانستم آن را پیدا کنم. شب در حالتی که سکوت کرده بودم، با ناخودآگاهم صحبت کردم. قبل از آن که به خواب روم، گفتم: "تو همهچیز را میدانی؛ تو میدانی که آن انگشتر کجاست و اکنون جایش را به من نشان میدهی."